در حال حاضر، شرکت هایی که به طور خودکار خودروهای سواری را رانندگی می کنند، تقریباً به سه دسته تقسیم می شوند. دسته اول یک سیستم حلقه بسته مشابه اپل (NASDAQ: AAPL) است. اجزای کلیدی مانند تراشه ها و الگوریتم ها توسط خودشان ساخته می شوند. تسلا (NASDAQ: TSLA) این کار را انجام می دهد. برخی از شرکتهای خودروسازی انرژیهای جدید نیز امیدوارند که به تدریج آن را آغاز کنند. این جاده دسته دوم یک سیستم باز مشابه اندروید است. برخی از تولیدکنندگان پلتفرم های هوشمند می سازند و برخی خودروها. به عنوان مثال، هواوی و بایدو (NASDAQ: BIDU) در این زمینه قصد دارند. دسته سوم رباتیک (تاکسی های بدون راننده) مانند شرکت هایی مانند Waymo است.

این مقاله عمدتاً امکانسنجی این سه مسیر را از منظر توسعه فناوری و کسبوکار تحلیل میکند و آینده برخی از تولیدکنندگان جدید خودروهای برقی یا شرکتهای رانندگی خودکار را مورد بحث قرار میدهد. تکنولوژی را دست کم نگیرید. برای رانندگی خودران، فناوری زندگی است و مسیر کلیدی فناوری، مسیر استراتژیک است. بنابراین این مقاله همچنین بحثی در مورد مسیرهای مختلف استراتژی های رانندگی خودران است.
«حالت اندروید» راه حل خوبی در حوزه خودروهای هوشمند نیست.
بسیاری از مردم بر این باورند که در عصر رانندگی خودکار، اپل (حلقه بسته) و اندروید (باز) نیز در زمینه تلفن های هوشمند وجود دارند و همچنین ارائه دهندگان نرم افزارهای هسته ای سنگین مانند گوگل وجود خواهند داشت. پاسخ من ساده است. مسیر اندروید در رانندگی خودران کار نخواهد کرد زیرا با مسیر توسعه فناوری خودروهای هوشمند آینده مطابقت ندارد.

البته من نمی گویم که شرکت هایی مانند تسلا و سایر شرکت ها باید هر پیچ را خودشان بسازند و هنوز بسیاری از قطعات باید از سازندگان لوازم جانبی خریداری شوند. اما اصلیترین قسمتی که بر تجربه کاربر تأثیر میگذارد، باید توسط خودتان انجام شود، مانند تمام جنبههای رانندگی خودکار.
در قسمت اول اشاره شده است که مسیر حلقه بسته اپل بهترین راه حل است. در واقع، همچنین نشان می دهد که مسیر باز اندروید بهترین راه حل در زمینه رانندگی خودکار نیست.
معماری تلفن های هوشمند و خودروهای هوشمند متفاوت است. تمرکز گوشی های هوشمند روی محیط زیست است. اکوسیستم یعنی ارائه اپلیکیشن های مختلف بر اساس سیستم عامل های ARM و IOS یا اندروید.بنابراین، تلفن های هوشمند اندرویدی را می توان ترکیبی از مجموعه ای از قطعات استاندارد رایج دانست. استاندارد تراشه ARM است، در بالای تراشه سیستم عامل اندروید قرار دارد و سپس برنامه های مختلفی در اینترنت وجود دارد. به دلیل استاندارد بودن آن، چه یک تراشه، یک سیستم اندروید یا یک برنامه، به راحتی می تواند به طور مستقل به یک تجارت تبدیل شود.


تمرکز خودروهای هوشمند، الگوریتم و داده ها و سخت افزار پشتیبانی کننده از الگوریتم است. الگوریتم به عملکرد بسیار بالایی نیاز دارد، چه در فضای ابری آموزش داده شود و چه در ترمینال استنباط شود. سخت افزار خودروهای هوشمند نیاز به بهینه سازی عملکرد زیادی برای برنامه ها و الگوریتم های تخصصی خاص دارد. بنابراین، تنها الگوریتم ها یا فقط تراشه ها یا فقط سیستم عامل ها در دراز مدت با معضلات بهینه سازی عملکرد مواجه خواهند شد. تنها زمانی که هر جزء به خودی خود توسعه یابد، می توان آن را به راحتی بهینه کرد. جداسازی نرم افزار و سخت افزار منجر به عملکردی می شود که نمی توان آن را بهینه کرد.
میتوانیم آن را به این صورت مقایسه کنیم، NVIDIA Xavier 9 میلیارد ترانزیستور دارد، Tesla FSD HW 3.0 دارای 6 میلیارد ترانزیستور است، اما شاخص قدرت محاسباتی Xavier به خوبی HW3.0 نیست. و گفته می شود که نسل بعدی FSD HW نسبت به فعلی بهبود عملکرد ۷ برابری داشته است. بنابراین، به این دلیل است که پیتر بنن، طراح تراشه تسلا و تیمش قویتر از طراحان انویدیا هستند، یا اینکه روش تسلا برای ترکیب نرمافزار و سختافزار بهتر است. ما فکر می کنیم روش ترکیب نرم افزار و سخت افزار نیز باید دلیل مهمی برای بهبود عملکرد تراشه باشد. جداسازی الگوریتم ها و داده ها ایده خوبی نیست. برای بازخورد سریع در مورد نیازهای مصرف کننده و تکرار سریع مناسب نیست.
بنابراین، در زمینه رانندگی خودران، جداسازی الگوریتم ها یا تراشه ها و فروش جداگانه آنها در درازمدت کار خوبی نیست.
این مقاله از EV-tech تهیه شده است
psp13880916091
زمان ارسال: دسامبر-10-2020